انگیزه های خداشناسی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عوامل و انگیزه هایی وجود دارند که شخص را وادار به این می کنند تا در مسیر خداشناسی قدم بردارد و معرفت او را جویا شود.
این مساله از نقطه نظر علم اخلاق از اهمیت والایی برخوردار است زیرا انسان با شناختن چنین عوامل و انگیزه هایی می تواند از رهگذر تقویت آنها خودش یا دیگران را در زمینه خداشناسی به تلاش بیشتری وا دارد و یا با شناساندن و تایید و تحریک آن ها شخص را وادار کند تا بطور خودکار، دنبال کسب معرفت برود. بنابراین، برای یک معلم اخلاق و مربّی، شناختن این انگیزه ها ضروری به نظر می رسد. چنانکه شناخت راه های تقویت و تحریک آن ها نیز لازم است. از این رو، در این جا ما نیز تا آنجا که مجال داشته باشیم برای بیان مساله فوق به بررسی برخی از این عوامل و انگیزه ها می پردازیم.
فطرت حقیقت طلبی
از جمله انگیزه هایی که در زمینه مطلق علوم و همه معارف و شناخت های انسان تاثیر مثبت دارد عبارت است از «فطرت حقیقت طلبی». آفریدگار متعال، انسان را به گونه ای آفریده است که فطرتاً و از درون خود طالب شناخت حقایق است و پیوسته در جست و جوی این گمشده خویش به طرح سؤالات و حلّ مسائل در زمینه های متنوّع و موضوعات گوناگون می پردازد و از همین جاست که در زمینه معارف و علوم تاکنون پیشرفت چشم گیری کرده است و فلسفه و علوم مختلف و رشته های گوناگون تخصّصی را که روز به روز انشعاب بیشتری می یابند به وجود آورده و از این رهگذر به اختراعات و اکتشافات و ترقّی و تعالی در زندگی دست یافته است.حقیقت جویی یک میل فطری و جبری است که در درون هر انسانی ریشه دارد و احیاناً از آن به غریزه کنجکاوی تعبیر می شود. این گرایش، به هر نامی که از آن یاد کنیم، در واقع جزئی از حقیقت انسان است و در سرشت و نهاد انسان و اعماق هستی وی ریشه دارد که هرگاه از آن غفلت کنیم در واقع از بخشی از انسانیت و پاره ای از وجود خویش غفلت کرده ایم. بنابر این، انسانیت و کمال انسانی انسان این اقتضا را دارد تا به جستجوی حقایق و درک آن ها بپردازد و اگر در این کار کوتاهی کند در واقع به انسانیت او لطمه خورده است و تا حدّ حیوانیت و پایین تر، سقوط خواهد کرد.
← رابطه حقیقت جویی و کمال جویی
انگیزه دیگری که در انسان وجود دارد و به تناسب این بحث می توان روی آن دست گذارد، «حبّ ذات» است که در نقش یک عامل درونی نیرومند، انسان را وا می دارد تا کمالات خویش را دنبال کند و فضیلت و شرافت انسانی را در خویش محفوظ بدارد. از دیدگاه «فلسفه» و «علم النّفس»، یکی از فروع حبّ ذات (یا خود خواهی و خود دوستی) که گاهی نیز از آن به «کرامت خواهی» تعبیر می شود، این است که انسان به شدت خواهان آن است که انسانیتش حفظ شود و با حیوانات فرق داشته باشد. و از آن جا که زندگی و کرامت انسانی و مقام انسانیت ـ بر خلاف زندگی حیوانی مبتنی بر قوانین کور و سیر غریزی که در آن تعقل و گزینش عقلانی را جایی نیست و یا بسیار ضعیف است ـ کاملاً وابسته به این است که زندگی انسان بر پایه های عقلانی استوار و رفتارش بر گزینش عقلانی متّکی باشد و در چارچوب ایدئولوژی و جهان بینی و قالب ها و استانداردهای معقول و منطقی، ظاهر شود.بنابر این، در زندگی انسانی، رفتار انسان در قالب های ارزشی و عقلانی ظاهر می شود که آن ها نیز به نوبه خود، مبتنی بر شناخت ها و بینش های عقلانی و در راس همه آن ها خداشناسی خواهد بود. و به عبارتی اگر انسان خدا را نشناسد، در واقع، جهان بینی صحیح و عقلانی ندارد و با فقدان جهان بینی معقول، از داشتن ایدئولوژی درست محروم خواهد بود که در این صورت، رفتار صحیح و انسانی از وی صادر نمی شود.
← کرامت خواهی در قرآن
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال لنورماند فال لنورماند فال جذب فال جذب فال پی ام سی فال پی ام سی