اندوهگین گردیدن

لغت نامه دهخدا

اندوهگین گردیدن. [ اَ گ َ دَ ] ( مص مرکب )لهف. طهو. ( از منتهی الارب ). تشاحی. سدم. ( یادداشت مؤلف ). اندوهگین شدن. و رجوع به اندوهگین شدن شود.

فرهنگ فارسی

لهف ٠ طهو اندوهگین شدن ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم