ارزش تفاسیر تابعان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ارباب تفسیر، به ویژه تفسیر نقلی، عنایت خاصی به تفاسیر سلف (صحابه و تابعان) داشته و برای آن جایگاه بلندی قائل شده اند.این حجم متراکم از تفاسیر منقول از سلف صالح، خود نشانه بارزی است از اهمیت و اعتبار نظریات و آرای ایشان؛ که عمدتا از تابعان و آموختگان مکتب عبدالله بن عباس اند که در نشر و پخش تفسیر در پهنه کشورهای اسلامی یگانه عامل موثر بودند. این عنایت، به خصوص از آن جهت بوده که آنان به عصر نزول قرآن نزدیک بوده و از اسباب نزول و زمینه های فرود آمدن آیات آگاهی کامل داشتند. به علاوه اینکه به درک مفاهیم لغت و شیوه کلامی عرب نزدیک تر بودند. قرآن به زبان عربی و بر اساس شیوه های گفتار عرب نازل گشته و در نتیجه پیشینیان آماده تر بودند تا از نزدیک ساختارهای زبان، معانی واژه ها و تعابیر کلامی عرب را لمس کنند.
توانمندی سلف در فهم معانی اولیه قرآن -طبیعتا- بیش از خلف و برتر از آن بود. گذشته از آن، دسترسی آنان به احادیث منقول از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) درباره تفسیر بسیاری از آیات - و نیز اقوال صحابه بزرگ، بیش از دیگران بود و همین امر موجب می شد تا اذعان شود که احاطه سلف به فهم ظواهر قرآن در حد قابل توجه بوده است. از این رو، عنایت به آراء و اقوال سلف در تفسیر قرآن به جهت پیشگامی آنان در این راه، یک ضرورت به شمار می رود. البته نه آنکه از آن تقلید شود بلکه ضرورت تحقیق ایجاب می کند که متاخران از اندیشه و آرای متقدمان کاملا آگاهی داشته باشند، بلکه نکته هایی در اندیشه هایشان یافت شود که موجب روشنی راه گردد، و بدون شک احاطه و تعمق در گفته های اندیشمندان سلف بهترین وسیله پیشرفت و گسترش در تمامی رشته های علوم و معارف بشری است؛ لذا آرای پیشینیان بهای شایسته خود را دارد و در پیشرفت و شکوفایی علم و دانش نقش موثری ایفا می کند، وگرنه همواره بایستی هر دانشوری از نقطه آغاز شروع کند و دانشمندان پیوسته درجا زنند و هیچگاه پیشرفت نداشته باشند.
اقسام نقل از آراء تابعان
امام بدرالدین زرکشی می گوید: از احمد درباره مراجعه به آرای تابعان دو گونه نقل شده است. ابن عقیل «او عبدالله بن محمد بن عقیل هاشمی است و ابن سعد او را در طبقه چهارم از اهل مدینه ذکر کرده است. دانشی فراوان داشت و به سال ۱۴۵ درگذشت.» رجوع به آنان را روا نمی داند. از شعبه «او شعبة بن حجاج ابوبسطام واسطی بصری است. در زمینه حدیث، جامع ترین و موفق ترین مردم است. در سال ۱۶۰ وفات یافت.» نیز چنین نقل شده است، ولی سیره عملی مفسران بر خلاف آن است و به آرای سلف عنایت داشته، (آرای آنان را) در کتاب هایشان نقل کرده اند؛ از جمله تفاسیر منقول از ضحاک بن مزاحم (متوفای ۱۰۵)، سعید بن جبیر (متوفای ۹۵)، مقاتل بن سلیمان (متوفای ۹۰)، حسن بصری (متوفای ۱۱۰)، ربیع بن انس (متوفای ۱۳۹)، مقاتل بن سلیمان (متوفای ۱۵۰)، عطاء بن ابی سلمه خراسانی (متوفای ۱۳۵)، مرة بن شراحیل همدانی (متوفای ۷۶)، علی بن ابی طلحه والبی (متوفای ۱۴۳)، محمد بن کعب قرظی (متوفای ۱۱۹)، ابوبکر اصم عبدالرحمان بن کیسان (متوفای حدود ۲۰۰)، اسماعیل بن عبدالرحمان سدی کبیر (متوفای ۱۲۷)، عکرمه (متوفای ۱۰۵)، عطیة بن سعد بن جناده عوفی (متوفای ۱۱۱)، عطاء بن ابی رباح (متوفای ۱۱۴) و عبدالله بن زید بن اسلم (متوفای ۱۶۴). حسن و مجاهد و سعید بن جبیر از برجستگان تابعان هستند و پس از آنان عکرمه و ضحاک نیز دارای جایگاهی برجسته اند. نیز می گوید: این تفاسیر، از شناخته شدگان پیشین است که (آن ها را) بیشتر، از صحابه دریافت کرده اند و ممکن است اختلاف روایتی که احمد قائل شده، تنها درباره نظریه های خود آنان باشد.
بحرانی، سیدهاشم، تفسیر برهان، ج۲، ص۱۵۸.
آری، اگر مقصود پذیرفتن اقوال سلف به گونه تقلید و پیروی محض باشد، البته مورد قبول نیست و شاید مراد کسانی که مخالفند همین صورت باشد، ولی یادآور شدیم که رجوع به آرای سلف به جهت نزدیک بودن آنان به عصر نزول، تنها برای بررسی و تحقیق است، نه پذیرش مطلق، تنها به همین جهت بوده که مفسران همواره به آرای سلف ارج نهاده اند و این مقتضای تحقیق است نه تقلید محض. حافظ ابو احمد بن عدی می نویسد: کلبی «او ابو نضر محمد بن سائب کلبی، نسابه و مفسر مشهور است و شرح حال او در سند (۹) از اسناد تفسیری ابن عباس گذشت.»
طبقات تفسیری تابعان
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم