دانشنامه اسلامی
این نام با تلفظ های گوناگون در منابع آمده است در نوشته های مربوط به فرق اسلامی نامی از این گروه نیامده است ، اما اطلاعات مربوط به این جماعت را می توان در منابع و تحقیقات مربوط به مغرب در دوره اسلامی دید. خبرهای مربوط به شکل گیری و نیز اعتقادات این فرقه مذهبی یا دینی اساساً مأخوذ از گزارش دو جغرافی نویس بزرگ سده های ۴ و ۵ق ، یعنی ابن حوقل و ابوعبید بکری است که ظاهراً از یک منبع برغواطی نقل ، و با مختصر کاهش و افزایش هایی به وسیله مؤلفان بعدی تکرار شده است .
مسکن برغواطه
برغواطه شاخه ای از مجموعه بزرگ قبایل مصموده (مَصامِده ) بودند که در اوایل دوره اسلامی نسبت به مجموعه های ایلی دیگر بربرها در مغرب برتری داشتند و تیره ها و قبایل بسیاری را شامل می شدند. مسکن برغواطه در قسمت جنوبی مراکش ساحلی در دشت های تامسنا، میان کناره اقیانوس اطلس (ریف ) از سَلا، اَزَمور، اَنْفی ، اَسْفی و قسمت باختری کوه های دَرَن (اطلس ) بود. در واقع حاشیه مغرب اقصی (مراکش یا پادشاهی مغرب امروز) از تنگه جبل الطارق به طرف جنوب ، در ساحل کوهستانی مدیترانه (جبال الریف )، مسکن طوایف غُماره (از مصامده )، و در دشت های جنوبی آن در کناره شرقی اقیانوس اطلس ، اقامتگاه طوایف برغواطه بود که از جنوب فاس تا مصب ام ربیع در منطقه سوس امتداد داشت .
تاریخ سیاسی برغواطه
احوال این گروه را می توان در دو زمینه تاریخ سیاسی و اعتقادی مطرح کرد، هر چند در اشتهار تاریخی آنان این دو جنبه کاملاً به هم پیوستگی داشته است :شناخته شده ترین قسمت تاریخ سیاسی جنوب مغرب اقصی در واقع همان مقطع تاریخی بزرگی است که میان وحدت موقت ، در نخستین دوره فتح اموی مغرب ، و ایجاد وحدت موقت پسین ، در عصر موحدون زمان عبدالمؤمن قرار دارد. با این نگاه می توان گفت که تاریخ برغواطه قسمتی از تاریخ دوره تجزیه مغرب و به ویژه مغرب اقصی است که به صورت های سیاسی و اعتقادی نمود یافته است . رفتارهای تنش زای حاکمیت اموی ، از سخت گیری های مالیاتی تا تبعیض های قومی ، در همان اوج دوره گسترش خود، زمینه را برای شورش گروه های غیر عرب بومی ، از جمله در میان بربرهای مغرب ، آماده می کرد. داستان مَیْسره سقای مَطْغَری (مَدْغَری ) معروف به فقیر یا حقیر، و رفتن او در رأس یک هیأت ۲۰ نفری مغربی برای دادخواهی نزد هشام اموی به دمشق ، برخوردش به بی توجهی خلیفه ، اطمینان یافتنش به اینکه ستمگری های عامل اموی همانا اجرای خواسته ای خود خلیفه است ، و سرانجام ، اقدامش به شورش در رأس خوارج صُفْری مذهب در طَنْجه در ۱۲۲ق /۷۴۰م با شعار برابری مسلمانان ، واقعیت تاریخی شناخته شده ای است . در واقع ، اعتقادات خارجی (خوارج )، انگیزه و وسیله مناسبی برای قیام بربرها برضد خلافت به شمار می رفت . این مدعا را از سرعت و وسعت گسترش خارجی گری و قیام های ضد خلافت اموی و سپس عباسی در قسمت بزرگی از مغرب می توان دریافت . در اوج قدرت منصور عباسی ، هنگامی که در ۱۴۴ق / ۷۶۱م ، ابن اشعث برای حکومت بر مغرب وارد قیروان شد، مذهب خارجی چنان در میان قبایل بربر از شمال تا جنوب و از باختر تا خاور پراکنده شده بود که مرکز نمایندگی خلافت در افریقیه (قیروان ) مانند جزیره ای در میان دریایی از دشمنان سیاسی و مذهبی خلافت به نظر می رسید. حرکت سیاسی - اعتقادی برغواطه امتداد و شاخه ای از همان نخستین قیام خوارج صفری به رهبری یکی از سردمداران آن ، ابوصالح طَریف ، از سرداران طارق بن زیاد و موسی بن نصیر، نخستین فاتحان اندلس ، و از یاران میسره خارجی در قیام برضد خلافت بود، حرکتی که پس از آغاز، رنگ اعتقادی دیگری گرفت . دولت صفری مذهب برغواطه نخستین و پایدارترین دولت خارجی مذهب بود که پیش از نیمه ۲ق /۸م در مغرب تشکیل شد.
تشکیل دولت برغواطه توسط طریف
...