ابو مکین

لغت نامه دهخدا

ابومکین. [ اَ م َ ] ( اِخ ) نوح بن ربیعه. تابعی است.

فرهنگ فارسی

تابعی است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم