ابو رقاد

لغت نامه دهخدا

ابورقاد. [ اَ رُ ] ( اِخ ) شُوَیس بن حیاش.محدث است و راوی خطبه مشهوره عتبةبن غزوان است.
ابورقاد. [ اَ رُ ] ( اِخ ) شیخی از نخع.محدث است. او از علقمه و علقمه از علی روایت کند.
ابورقاد. [ اَ رُ ] مولی [ کذا ] ( اِخ ) او از حذیفه و از او زرّبن حبیش روایت کند. ( کتاب الکنی للبخاری ).

فرهنگ فارسی

محدث است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال احساس فال احساس فال سنجش فال سنجش فال انگلیسی فال انگلیسی