ابن قرقه

لغت نامه دهخدا

ابن قرقه. [ اِ ن ُ ؟ ] ( اِخ ) ابوسعید. او در طب و هندسه و دیگر علوم ریاضی و طبیعی ماهر بود و در خدمت حافظ لدین اﷲ عبدالمجید فاطمی میزیست و در نمیمه و دسیسه ای از سران سپاه شرکت جست و معجونی مسموم برای کشتن حسن پسر حافظ بساخت و چون حافظ بر آن وقوف یافت امر به قتل او داد.

فرهنگ فارسی

او در طب و هندسه و دیگر علوم ریاضی و طبیعی ماهر بود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال اعداد فال اعداد فال پی ام سی فال پی ام سی فال عشقی فال عشقی