دانشنامه اسلامی
دو تن از مورخان معاصر وی، از او به نیکی یاد کرده اند. ابن کثیر که لقب او را «لیثی» ذکر کرده، در فن خود یگانۀ روزگارش شمرده و از کوشش های او در تعلیم و تعلم، سخن گفته و ابن رافع سلامی پس از ذکر مرگ ابن شاکر، او را به جوانمردی ستوده است. این اشارات، آشکارا نظر عباس را مبنی بر آن که ابن شاکر در میان معاصران خود، به دانش پرآوازه نبود، نقض می کند. با این همه، به گفتۀ همو، ابن شاکر به شهرت وراقانی چون ابوحیان توحیدی و یاقوت حموی نرسید. ابن شاکر در دمشق درگذشت و ابن کثیر در جامع آن جا بر او نماز گزارد و پیکرش را در مقبرۀ باب الصغیر دمشق به خاک سپردند.
ابن شاکر در روزگاری می زیست که سرزمین شام به رغم آن که مرکز جنگ های دراز مدت صلیبی بود و از یورش های مغولان، مدت درازی نگذشته بود، از شکوفایی علمی خاصی برخورداری داشت. نگاهی به دانشمندان معاصر او همچون صفدی، ذهبی، ابن تیمیه، ابن قیم جوزیه، سبکی و ابن کثیر و نیز مدارس بسیاری که در آن سرزمین وجود داشت، مانند امینیه، جوزیه، ریحانیه، غزالیه و اشرفیه، بیانگر شرایط ویژۀ محیط علمی است که ابن شاکر در آن رشد یافت و آثاری بزرگ پدید آورد.
سال وفات وی، رمضان 764ق می باشد.
1- عیون التواریخ در شش جلد. در تاریخ اسلام که بر حسب سال تدوین شده است. ابن شاکر این کتاب را از نسب و تولد پیامبر(ص) آغاز کرده و تا وقایع 760 ق1359/م را در آن آورده است. نه تنها از جهت تاریخی، بلکه به سبب کثرت اشعار و شرح حال ادیبان، فقیهان و متکلمان، از ارزش ادبی و علمی نیز برخوردار است. وی در پایان وقایع هر سال، وفیات آن سال را نیز ذکر کرده است.
2- روضة الازهار فی حدیقة الاشعار. کتابی ادبی در یک جلد که بر اساس قوافی ابیات تدوین شده بود.