ابن باغان

لغت نامه دهخدا

ابن باغان. [ اِ ن ُ ] ( اِخ ) عباس بن باغان بن الربیع، مکنی به ابوالربیع. از اصحاب علوم هیئت. او راست : کتاب قسمةالمعمور من الارض و هیئةالدنیا. ( ابن الندیم ).

فرهنگ فارسی

مکنی به ابی الربیع از اصحاب علوم هیئت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال انبیا فال انبیا فال ابجد فال ابجد فال تاروت فال تاروت