یکپاره

لغت نامه دهخدا

یکپاره. [ ی َ / ی ِ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) یک پارچه. یک لخت. ( یادداشت مؤلف ) : کمان وی بدان روزگار چوبین بود بی استخوان ، یکپاره ، چون درونه حلاجان. ( نوروزنامه ).

فرهنگ فارسی

یک پارچه یک لخت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال تک نیت فال تک نیت فال چای فال چای فال عشق فال عشق