گیرو. ( اِخ ) نام پهلوان ایرانی بوده است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). ظاهراً تحریری از گیروی و یا کبروی باشد. رجوع به کبروی و گیروی شود.
فرهنگ فارسی
پهلوان ایرانی که از ده برای بهرام گور خروارها نار و سیب و به و دسته گل آورد و در بزمگاه بهرام هفت جام می پیاپی بخورد و از مجلس بیرون آمد و بتاخت و در دامنه کوهی پیاده شد و بخفت . کلاغی از کوه فرود آمد و چشمانش را بکند . این خبر به بهرام گور رسید وی از شنیدن آن اندوهگین شد و خوردن می را منع کرد . فردوسی این داستان را در شاهنامه آورده است . نام پهلوان ایرانی بوده است