گرده بان

لغت نامه دهخدا

گرده بان. [ گ ِدَ / دِ ] ( ص مرکب ) نگهبان ، چه گرده بمعنی نگاه هم آمده است. ( برهان ) ( آنندراج ). جردبان معرب گرده بان است. ( منتهی الارب ). || بخیل. ممسک. لئیم.

فرهنگ معین

(گِ دِ ) [ معر. ] (ص مر. ) نگاهبان ، نگهبان ، حارس .

فرهنگ عمید

= گردبان

فرهنگ فارسی

نگاهبان نگهبان حارس .

ویکی واژه

نگاهبان، نگهبان، حارس.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم