گاهنامک

لغت نامه دهخدا

گاهنامک. [ م َ ] ( پهلوی ، اِ مرکب ) صورت پهلوی گاهنامه. رجوع به گاهنامه شود. و رجوع به ترجمه ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستنسن چ 1 تهران صص 81 ببعد و 91، 289، 424 شود.

فرهنگ فارسی

صورت پهلوی گاهنامه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال فنجان فال فنجان فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت