لغت نامه دهخدا
کلیا. [ ] ( اِ ) آلتی که در مازندران با آن شیره نیشکر را استخراج کنند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
کلیا. [ ] ( اِ ) اسم رومی شکنبه است و به سریانی و رومنتن است. ( فهرست مخزن الادویه ).
کلیا. [ ک ُل ْ ] ( اِخ ) دهی از دهستان هزارجریب است که در بخش چهاردانگه شهرستان ساری واقع است و260تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).