کاکوش

لغت نامه دهخدا

کاکوش. ( اِ ) بنفشه. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). و آن گلی باشد معروف و مشهور. ( برهان ) ( شعوری ج 2 ورق 243 ). بنفسج. رجوع به بنفشه در همین لغت نامه شود.

فرهنگ فارسی

بنفشه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال سنجش فال سنجش فال جذب فال جذب فال عشقی فال عشقی