لغت نامه دهخدا
ز پویندگان هر که مویش نکوست
بکشت و بر ایشان برآهیخت پوست.فردوسی.ببالا ندارد جز این نیرویی
نپوید چو پویندگان هر سویی.فردوسی.ز پویندگان هر که بد تیزرو
خورش کردشان سبزه وکاه و جو.فردوسی.بدینگونه از چرم پویندگان
بپوشید بالای گویندگان.فردوسی.