هیرون

لغت نامه دهخدا

هیرون. [ هََ ] ( ع اِ ) نوعی از خرما. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). یکی آن هیرونة است. ( از اقرب الموارد ).
هیرون. ( اِ ) بر وزن بیرون ، نوعی از نی میان پر است که به عربی قصب گویند. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). و آن محکم و میان پر میباشد. گویند اگر بهار و گل آن به گوش رود گوش را کر کند و گل آن به پنبه برزده میماند. ( برهان ).

فرهنگ عمید

نوعی نی میان پر.

فرهنگ فارسی

بر وزن بیرون نوعی از نی میان پر است که بعربی قصب گویند و آن محکم و میان پر میباشد گویند اگر بهار و گل آن بگوش رود گوش را کر کند و گل آن به پنبه بر زده میماند

فرهنگ اسم ها

اسم: هیرون (پسر) (فارسی) (تلفظ: hirun) (فارسی: هیرون) (انگلیسی: hirun)
معنی: نوعی نی میان پر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال انگلیسی فال انگلیسی فال تک نیت فال تک نیت