نتائج

لغت نامه دهخدا

نتائج. [ ن َ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ نتیجه. رجوع به نتیجه شود. || هم سن. هم سال. گویند: غنم فلان نتائج ؛ فی سن واحدة ( اقرب الموارد )؛ گوسپندان او هم سِنّند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع نتیجه : ۱ - نتیجه ها سرانجام ماحصل ها: چون ازیورشی که ساحه نتایجش فتح تمام ممالک مصروشام وروم بود بمستقرسلطنت پایدارمراجعت نمود.۲ - زادگان موالید. یانتایج طبع .۱ - زاده طبیعت:این خصلت از نتایج طبع زمان است.شعر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ای چینگ فال ای چینگ فال آرزو فال آرزو استخاره کن استخاره کن