مورچال

لغت نامه دهخدا

مورچال. ( اِ ) گودالی که در محاصره قلعه در اطراف آن کنند. مورچل. ( ناظم الاطباء ). گودالی را گویند که به جهت گرفتن قلعه در اطراف آن کنند. ( برهان ). آلنگ. مورچل. ( یادداشت مؤلف ). مورچال چنان است که چون سپاهی خواهند قلعه رابگیرند نقبی کنند به جانب قلعه و خاک آن را بر بالا ریزند که حایل شود که اهل قلعه اگر تیری اندازند بدیشان نخورد و آن نقب را به زیر قلعه برند و زیر برج را خالی کرده بارود [ باروت ] ریزند و آتش زنند تا قلعه خراب شود و به درون روند و این را به چال مور تشبیه کرده اند و از آن فرا گرفته اند. ( از انجمن آرا ) ( ازآنندراج ). مغاکی را گویند که به جهت گرفتن قلعه ها در اطراف آن کنند و اهل این دیار آن را مورچا گویند. ( غیاث ). و رجوع به مورچل شود. || برج و منار. || محافظ در قلعه. ( ناظم الاطباء ) .

فرهنگ معین

(اِ. ) سوراخ و نقبی که از زیر زمین به طرف قله حفر کنند.

فرهنگ فارسی

موریچال، مورچل، لانه وسوراخ مورچه ، سوراخ ونقبی که اززیرزمین بطرف قلعه وجایگاه دشمن حفرکنند
( اسم ) نقبی که سپاهیان مهاجم از خارج قلعه بسوی داخل آن حفر کنند و بدرون روند
گودالی که در محاصره قلعه در اطراف آن کنند .

ویکی واژه

سوراخ و نقبی که از زیر زمین به طرف قله حفر کنند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم