لغت نامه دهخدا مهزم. [ م ُ هََ زْ زَ ] ( ع ص ) قصب مهزم ؛ نی که شکسته و شکافته شده باشد. ( از اقرب الموارد ). || سقاء مهزم ؛ مشک که با خشکی برهم تا خورده باشد. ( از اقرب الموارد ). متهزم. و رجوع به متهزم شود.