مقروء

لغت نامه دهخدا

مقروء. [ م َ ] ( ع ص ) خوانده شده. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) : و باید که شعراو بدان درجه رسیده باشد که در صحیفه روزگار مسطورباشد و بر السنه احرار مقروء. ( چهارمقاله چ معین ص 47 ). تا مسطور و مقروء نباشد این معنی بحاصل نیاید. ( چهارمقاله ایضاً ص 47 ). و رجوع به ماده قبل شود.

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) قرائت شده ، خوانده شده .

ویکی واژه

قرائت شده، خوانده شده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال جذب فال جذب فال تک نیت فال تک نیت فال احساس فال احساس