مقباس

لغت نامه دهخدا

مقباس. [ م ِ ] ( ع اِ ) پاره آتش و شعله. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از محیط المحیط ). پاره آتش و هیزمی که به آتش افروخته شده باشد. ( ناظم الاطباء ). || ( ص ) زنی که به سرعت آبستن گردد. ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم