لاژه

لغت نامه دهخدا

لاژه. [ ژَ / ژِ ] ( اِ ) لابه :
چو دیده منحرف طبع شهنشاه
به صد لاژه کشیده از جگر آه.میرنظمی.( این لغت با معنی و شاهد آن از مجعولات شعوری است ).
لاژه. [ ژِ ] ( اِ ) زعفران دشتی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

نام سلسله ایکه بطلمیوس تاسیس کرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال عشقی فال عشقی فال سنجش فال سنجش