قونسولگری

لغت نامه دهخدا

قونسولگری. [ قُن ْ گ َ ] ( اِ مرکب ) قونسولخانه. محل کار قنسول. رجوع به کنسول و مشتقات آن شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) قونسولخانه : شول ژفسکی صاحب نایب و مترجم قونسولگری ( روس در رشت ) .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال پی ام سی فال پی ام سی فال تماس فال تماس فال کارت فال کارت