قدیه

لغت نامه دهخدا

( قدیة ) قدیة. [ ق ِ ی َ ] ( ع اِ ) روش. رسم. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || عادت. || حالتی که شخص در آن است. ( ناظم الاطباء ). گویند: خذ هدیتک و قدیتک ؛ ای فیما کنت فیه. ( ناظم الاطباء ).
قدیة. [ ق َ دی ی َ ] ( ع ص )دیگ خوشبوی ناک طعام. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
قدیة. [ ق َ دی ی َ ] ( ع اِ ) هدیه. ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال پی ام سی فال پی ام سی فال اعداد فال اعداد فال سنجش فال سنجش