صاحب طلسم

لغت نامه دهخدا

صاحب طلسم. [ ح ِ طِ ل ِ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) جادوگر. طلسم ساز :
بلیناس داند چنین رازها
که صاحب طلسم است بر سازها.نظامی.

فرهنگ فارسی

جادوگر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال نخود فال نخود فال جذب فال جذب فال تاروت فال تاروت