رضا داشتن

لغت نامه دهخدا

رضاداشتن. [ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) رضامندی داشتن. میل داشتن. راضی بودن. مایل بودن. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

رضامندی داشتن میل داشتن راضی بودن مایل بودن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال چوب فال چوب فال آرزو فال آرزو فال تاروت فال تاروت