دانشنامه اسلامی
برای این که ارتباط میان «مثل افلاطونی» با «وجود ظلی ذهنی» (گاهی از وجود ذهنی تعبیر به «وجود ظلی» می شود، در مقابل وجود خارجی و از نظر عرفاً وجود ظلی وجود تمام ممکنات است که نمود و نمونه فیض ذات حق اند؛ لذا وجود ظلی ذهنی، یک اصطلاح عرفانی است و به آن وجود شبحی نیز گفته می شود.) و نیز «اتحاد عاقل و معقول» روشن شود، لازم است توضیحی کوتاه درباره هر کدام داده شود.
مثل افلاطونی
افلاطون عقیده داشت، برای هر نوعی از انواع موجودات جهان مادی یک وجود مجرد عقلانی است که افراد محسوسه آن نوع، پرتو او، و او نمونه کامل آن افراد است، و این را «ایده» می خواند که مترجمان دوره اسلامی آن را «مثال» ترجمه کرده اند؛ و به نام «مثل افلاطونی» معروف شد.
← نکته اول
در پایان مبحث «وجود ذهنی» از مطلب دیگری که آن نیز مربوط به تحقیق در اطراف علم و ادراک است، بحث می شود و آن مسئله معروف و کهنی است به نام «اتحاد عاقل و معقول». این مسئله، مورد اختلاف و بیان دیدگاه های متفاوت فلاسفه قرار گرفته است. بخش مهمی از نظریه معرفت و شناخت بر همین مبنا استوار شده است. اتحاد عاقل و معقول، نخست در مورد علم خدا به اشیا، سپس علوم مجردات ـ از عقول و نفوس ـ مورد بحث قرار می گیرد.
← توضیح
...