لغت نامه دهخدا
گاوی کنند و چون صدف آبستن اند لیک
از طبع گوهرآور و عنبرفکن نیند.خاقانی.- گاو عنبرفکن ؛ ماهی عنبر. عنبرماهی :
گاو عنبرفکن از طوس به دست آرم لیک
بحر اخضر نه به عمان به خراسان یابم.خاقانی.گاو عنبرفکن برهنه تن است
خر بربط بریشمین افسار.خاقانی.