بیش خوار

لغت نامه دهخدا

بیش خوار. [ خوا/خا ] ( نف مرکب )اکول. گلوبنده. پرخوار. مقابل اندک خور :
من از تو بهمت توانگرترم
که تو بیش خواری من اندک خورم.نظامی.

فرهنگ فارسی

اکول . گلو بنده . پرخوار . مقابل اندک خور .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم