میان بالا

لغت نامه دهخدا

میان بالا. [ یام ْ ] ( ص مرکب ) مرد متوسطقامت. ( آنندراج ). نه بلند و نه کوتاه. ( ناظم الاطباء ). میانه بالا. میانه قد. آنکه قدش نه بلند باشد نه کوتاه. متوسطقامت. ( از یادداشت مؤلف ). نه بلند و نه کوتاه. ( ناظم الاطباء ). ربعه. که قدی متوسط نه بلند و نه کوتاه دارد.که قامتی باندام دارد نه درازی دراز و نه کوتاهی کوتاه. ( از یادداشت مؤلف ). و رجوع به میانه بالا شود.

فرهنگ عمید

کسی که قدش نه کوتاه باشد نه بلند، میان قد.

فرهنگ فارسی

کسی که قدش نه کوتاه باشد نه بلند میان قد متوسط القامه .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم