صف شکوف

لغت نامه دهخدا

صف شکوف. [ ص َ ش ُ ] ( نف مرکب ) شکافنده صف. برهم زننده صف. درنده صف دشمن :
فلا دید در لشکر افتاده نوف
از آن زخم و آن حمله صف شکوف.اسدی.رجوع به صف و شکوف شود.

فرهنگ فارسی

شکا فنده صف
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال زندگی فال زندگی فال تاروت فال تاروت فال ارمنی فال ارمنی