باغ سفید

لغت نامه دهخدا

باغ سفید.[ غ ِ س َ / س ِ ] ( اِخ ) باغی بوده است به هرات : آن پادشاه پاک اعتقاد [ میرزا بابر ] در 25 شعبان سنه ستین و ثمانمایه ( 860 هَ. ق. ) بعزم طواف مرقد مطهر مشهد مطهر امام عالی گهر علی الرضابن موسی بن جعفر از باغ سفید به باغ مختار تشریف برده و ماه صیام در آن مقام باداء طاعات و قضاء واجبات گذرانید. ( از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 56 ). دیگر از عمارات او [ ملک غیاث الدین ]، در جوار باغ سفید، خانقاهی بزرگ باتمام رسانید. ( روضات الجنات فی اوصاف مدینة الهرات ، ج 1 ص 507 ). خواجه کمال الدین محمود ساغرچی بسواد هرات رسیده سادات و قضاة و... مراسم استقبال بجای آوردند... و امیر نجم الدین در باغ سفید فرود آمد. ( از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 515 ). باغ سفید محل پاسبانی ازبک بوده ، دورمیش خان جمعی از مبارزان شاملو رابدان صوب فرستاد و در باغ سفید فیمابین قتال عظیم بوقوع پیوست.( عالم آرای عباسی ص 50 ). و رجوع به باغ سپید شود.

فرهنگ فارسی

باغی در هرات
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تک نیت فال تک نیت فال میلادی فال میلادی