برسانیدن

لغت نامه دهخدا

برسانیدن. [ب ِ رَ / رِ دَ ] ( مص ) تمام کردن. ( ترجمان القرآن ): النزف ؛ برسیدن آب چاه و برسانیدن آب. ( المصادر زوزنی ). || رساندن. رسانیدن. تبلیغ. || برسیدن. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به رسانیدن شود.

فرهنگ فارسی

تمام کردن برسیدن آب چاه و برسانیدن آب .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال ورق فال ورق فال ابجد فال ابجد فال تخمین زمان فال تخمین زمان