توبه کرده

لغت نامه دهخدا

توبه کرده. [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ ک َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) تائب. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). بازگشته از گناه. پشیمان شده از گناه و عهدبسته که بدان روی نیاورد. نادم :
خواهی تا توبه کرده رطل بگیرد
زخمه غوش ترا به فندق برگیر.عماره ( از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).رجوع به توبه کردن و دیگرترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

تائب . بازگشته از گناه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال تاروت فال تاروت فال پی ام سی فال پی ام سی فال عشق فال عشق