باطان

لغت نامه دهخدا

باطان. ( اِخ ) ناحیتی است بهند. در اوایل قرن هشتم هَ. ق. در سرزمین باطان سلطانی بنام طغلق شاه حکومت میکرد، در 753 هَ.ق. فیروز سوم ، در 808 هَ. ق. طغلق شاه دوم و در 855 هَ. ق. محمدشاه در آن سرزمین حکومت داشته اند. از ( النقود العربیه ص 129 و 130 ). رجوع به تغلغیه شود.
باطان. ( اِخ ) دهی است از دهستان ریوند بخش حومه شهرستان نیشابور که در 6 هزارگزی جنوب باختری نیشابور در جلگه واقع است. ناحیه ای است معتدل با 148 تن سکنه و آب آن از قنات تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و شغل مردمش زراعت و راه آن ماشین رواست. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
باطان. ( اِخ ) دهی است از دهستان جی بخش حومه شهرستان اصفهان که در 4 هزارگزی شمال خاور اصفهان و متصل براه برخوار به اصفهان در جلگه واقع است. ناحیه ای است با آب و هوای معتدل و 213 تن سکنه و آب آنجا از قنات و چاه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی و راهش ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

فرهنگ فارسی

دیه از اصفهان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم