جحم

لغت نامه دهخدا

جحم. [ ج ُ ح َ ] ( ع اِ ) مرغی است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ).
جحم. [ ج َ ح َ ] ( ع مص ) زبانه کشیدن آتش. ( از اقرب الموارد ) ( المنجد ). جَحْم. رجوع به جَحْم شود.
جحم. [ ج َ ]( ع مص ) برافروختن آتش را. ( از منتهی الارب ) ( المنجد )( آنندراج ). || زبانه کشیدن آتش. ( از منتهی الارب ) ( المنجد ) ( اقرب الموارد ). جَحَم. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). بزرگ شدن آتش. ( دهار ). || چشم را وا داشتن. ( از منتهی الارب ) ( المنجد ). || بازداشتن کسی را از کاری. ( از ذیل اقرب الموارد ) ( از المنجد ). و این لغت نادری است در حجم به تقدیم الحاء المهملة. ( از ذیل اقرب الموارد ). || بینی شتر را مهار کردن. ( از ذیل اقرب الموارد ).
جحم. [ ج ُ ح ُ ] ( ع ص ، اِ ) مردمان کم حیا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). ج ِ اَجْحَم. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

مردمان کم حیا

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۲۶(بار)
جحیم. آتش بزرگ (صحاح) در قاموس گوید: هر آتش شدیدالاشتعال و هر آتشیکه بعض بزرگیکه در گودال بزرگی است و مکان بسیار گرم. صحاح نیز مانند قاموس در آتش بزرگ قید محل بزرگ را ذکر می‏کند و عبارت هر دو کتاب این است «اَلْجَحیمُ کُلُّ نارٍ عَظیمَةٍ فی مَهواةٍ» نا گفته نماند: جحیم از نامهای آتش آخرت است و قهراً به واسطه یزرگی و کثرت اشتعال جحیم نام گرفته و ممکن است آن را به معنی مکان بسیار گرم بدانیم چنانکه قاموس گفته است در این صورت نام جهنّم است. این کلمه 26 بار در قرآن مجید آمده و همه درباره آتش آخرت است فقط یکی درباره دنیاست و آن در قضیّه حضرت ابراهیم علیه السلام است گفتند برای او بنائی بسازید و او را در آتش بزرگ افکنید خواستند درباره او حیله‏ای کنند مغلوبشان کردیم . آنانکه کفرو ورزیدند و آیات مارا تکذیب کردند آنها یاران آتش بزرگ اند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال چای فال چای فال جذب فال جذب فال کارت فال کارت