خوب دیدار

لغت نامه دهخدا

خوب دیدار. ( ص مرکب ) خوش سیما. خوش چهره :
دانش او نه خوب و چهرش خوب
زشت کردار و خوب دیدار است.رودکی ( از تاریخ بیهقی ص 61 ).

فرهنگ فارسی

خوش سیما خوب چهره
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم