حیدر کرار

لغت نامه دهخدا

حیدر کرار. [ ح َ دَ رِ ک َرْ را ] ( اِخ ) لقبی است امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب ( ع ) را :
کفوی نداشت حضرت صدّیقه
گر می نبود حیدر کرارش.ناصرخسرو.همچنان در قهر جبّاران به تیغ ذوالفقار
هیچکس انباز و یار حیدر کرار نیست.ناصرخسرو.احمد مختار شمس و حیدر کرار نور.ناصرخسرو.پیغمبر بد شهر همه علم و بر آن شهر
شایسته دری بود و قوی حیدرکرار.ناصرخسرو.رجوع به علی بن ابیطالب شود.
حیدر کرار. [ ح َ دَ ک َرْ را ] ( اِخ ) دهی است از دهستان زیدون بخش حومه شهرستان بهبهان. در 5هزارگزی خاور راه شوسه آغاجاری به بهبهان. دارای 131 تن سکنه است. محصولاتش غلات ، پشم ولبنیات. اهالی به کشاورزی و حشم داری گذران میکنند. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان زیدون بخش حوم. شهرستان بهبهان

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] کرار به معنای حمله کننده پیاپی است و از القاب امیرالمؤمنین علی علیه السلام است که حضرت در جنگ، بر صف دشمنان بارها حمله می نمود و هیچ اندیشه نمی کرد.
از برخی متون دینی و تاریخی استفاده می شود بعد از ولادت امام علی علیه السلام مادرش فاطمه بنت اسد نام حضرت را «حیدره» (شیر) به نام پدرش (اسد) نامید. آنگاه پدر حضرت آن نام را عوض کرد و او را علی نامید.
برخی گفته اند: «حیدره» نامی است که قریش برای حضرت انتخاب کرده بودند ولی قول نخست صحیح تر است زیرا آن بزرگوار در جنگ خیبر هنگامی که «مرحب» به جنگ حضرت آمد و گفت: أنا الّذی سمّتنی اُمّی مرحبا، پاسخ داد و گفت: «أنا الّذی سمّتنی اُمّی حیدره؛ منم آن کسی که مادرم مرا حیدره نام نهاد».
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم