حطین

لغت نامه دهخدا

حطین. [ ح ِطْ طی ] ( اِخ )قریه ای است میان ارسوف و قیساریه بشام و قبر شعیب بدانجاست. قریه ای بین طبریه و عکا و از آنجا تا طبریه دو فرسنگ است و صلاح الدین ایوبی را با صلیبیون در این جا جنگی بزرگ روی داد و فتحی عظیم نصیب وی گردید. و بنزدیکی آن قریه کوچکی است بنام خباریه و گویند قبر شعیب بدین قریه است. || و نیز نام جائی است میان فرما و بلبیس بمصر و بدانجا دریاچه ای است که ماهی معروف به حطینی را از آن دریاچه صید کنند.

فرهنگ فارسی

قریه ایست میان ارسوف و قیساریه بشام و قیر شعیب بدانجاست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال تک نیت فال تک نیت فال تک نیت فال تک نیت فال مارگاریتا فال مارگاریتا