افیون کردن

لغت نامه دهخدا

افیون کردن. [ اَف ْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) افیون ریختن در چیزی :
ساقی اندر قدحم باز می گلگون کرد
در می کهنه دیرینه ما افیون کرد.حافظ ( از ارمغان آصفی ).

فرهنگ فارسی

افیون ریختن در چیزی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال رابطه فال رابطه فال ارمنی فال ارمنی فال ورق فال ورق