رکف

لغت نامه دهخدا

رکف. [ رَ ] ( اِ ) یا رکفه. بخورمریم است. ( تحفه حکیم مؤمن ). رجوع به رکفه شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم