خطاکاری

لغت نامه دهخدا

خطاکاری. [ خ َ ]( حامص مرکب ) جرم. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
عذرخواهان را خطاکاری ببخش
زینهاری را بجان ده زینهار.سعدی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال چای فال چای فال فرشتگان فال فرشتگان