حریفی

لغت نامه دهخدا

حریفی. [ ح َ ] ( حامص )حریف بودن. رجوع به حریفی جستن و حریفی کردن شود.

فرهنگ فارسی

بازی کردن با طرف همخوابگی کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم