حریفی کردن

لغت نامه دهخدا

حریفی کردن. [ ح َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تظاهر کردن کسی به اینکه توانائی مقاومت با طرف را دارد. خود راهم کشتی نمودن. خود را هم سنگ کسی نمودن :
چو بهمن زین شبستان رخت بربند
حریفی کردنت با اژدها چند.نظامی.

فرهنگ فارسی

خود را هم سنگ کسی نمودن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت فال قهوه فال قهوه