ازرود

لغت نامه دهخدا

ازرود. [ اُ زِ ] ( اِخ ) اوزرود. یکی از بلوک ناحیه نور در مازندران. مرکز وی یوش یا بلده. عده قری 18 و جمعیت تقریبی 4450 تن. حدّ شمالی نیچرستاق کجور، شرقی کمررود، جنوبی لورا و شهرستانک و غربی بیرون بشم کلارستاق. ( جغرافیای سیاسی تألیف کیهان ص 298 و 299 ). و آن شامل قراء ذیل است : انگه رود، کلبنگاه ، هاجه ، کام ، کلاک ، خجیرکلا، مینگ ، نیکنام ده ، نسن. ناحیه ، پیچده ، پل ( پیل )، ازرسی ، از، ازکلا، ولمه ، یاسل ، یوشی. ( سفرنامه مازندران و استراباد رابینو ص 111 و 32 بخش انگلیسی ).
ازرود. [ اِ ] ( اِخ ) موضعی در نشتای تنکابن. ( سفرنامه مازندران و استراباد رابینو ص 6 و 24 و 106 و 151 بخش انگلیسی ).
ازرود. [ اَ ] ( اِخ ) موضعی در خانقاه پی سوادکوه. ( سفرنامه مازندران و استراباد رابینو ص 115 بخش انگلیسی ).

فرهنگ فارسی

موضعی در نشتای تنکابن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تماس فال تماس فال تخمین زمان فال تخمین زمان