شکر زبان

لغت نامه دهخدا

شکرزبان. [ ش َ ک َ زَ ] ( ص مرکب ) شیرین زبان. شیرین گفتار. ( ناظم الاطباء ). شیرین سخن. ( یادداشت مؤلف ) :
در مکتب عشق و عشقبازی
معشوق شکرزبانم این است.نظامی.و رجوع به شکرسخن و شکرلب شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال پی ام سی فال پی ام سی استخاره کن استخاره کن فال تاروت فال تاروت