جوجه خروس

لغت نامه دهخدا

جوجه خروس. [ جو ج َ / ج ِ خ ُ ] ( اِ مرکب ) نوزاد نر مرغ خانگی که پس از بلوغ تبدیل به خروس میشود. || جوان تازه بدوران رسیده. جوانک. ( فرهنگ فارسی معین ): حکیم جوجه خروسم نفرموده است ؛ یعنی این شوی که بمن پیشنهاد میشود سخت جوان بلکه هنوز طفل است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- نوزاد نر مرغ خانگی که پس از بلوغ تبدیل به خروس میشود. ۲- جوان تازه بدوران رسیده جوانک .

فرهنگستان زبان و ادب

{cockerel} [علوم و فنّاوری غذا] پرندۀ اهلی نر تازه بالغ متعلق به سردۀ ماکیان (Galus ) و راستۀ ماکیان سانان

ویکی واژه

کنایه از: جوانِ تازه به دوران رسیده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال عشق فال عشق فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ابجد فال ابجد