کعب باز

لغت نامه دهخدا

کعب باز. [ ک َ ] ( نف مرکب ) کعب بازنده.غاب باز. قاب باز. آنکه با کعب بازی کند :
مرد بود کعبه جو طفل بود کعب باز
چون تو شدی مرد دین روی ز کعبه متاب.خاقانی.

فرهنگ فارسی

کعب بازنده ... غاب باز . قاب باز آنکه با کعب بازی کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال ای چینگ فال ای چینگ فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال عشقی فال عشقی