تال و مال شدن

لغت نامه دهخدا

تال و مال شدن. [ ل ُ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) پریشان شدن. پراکنده شدن :
شد از بی شبانی رمه تال و مال
همه دشت تن بود بی دست و یال.فردوسی.تهمتن به زابلستان است و زال
شود کار ایران همه تال و مال.فردوسی.شد تال و مال لشکر صبرم ز جوق شوق
تا ابروی تو همچو کمان ِ کشیده است.( مؤلف شرفنامه منیری ).

فرهنگ فارسی

پریشان شدن پراکنده شدن ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم